...بعدازتوآفتاب سیاه است.

مرابه خلوت خاص توراه نیست.

بعدازتو,درآسمان زندگی ام مهروماه نیست.

بعدازتو؟این مباد,که بعدازتونیستم.

بعدازمن,آسمان آبی است

آبی,همیشه ,آبی...

دیگرچه شوقی ازهمین حالاخداحافظ

حرفی نمانده بین ماالاخداحافظ

چیزی نخواهدماندازمایادگاری هیچ

جزخاطرات تلخمان خداحافظ

گرچه سلام دوستی راتودادی

من پیش دستی کردم حالاخداحافظ

تنهابمان که بسوزی درخودت آری

اصلانمی ارزی حتی به یک خداحافظ

لعنت به من نه جوردیگربایدگفت

لعنت به عشق حالاخداحافظ

دنیااین جوریه دیگه

اگرگریه کنی میگن کم آورده

اگربخندی میگن دیونه است

اگردل ببندی تنهات میذارن

اگرعاشق بشی دلت رومیشکنند

بااین حال بایدلحظه ای گریست

دمی خندید

ساعتی دل بست

وعمری عاشقانه زیست

چی می شداگه خداامروزوقت نداشت به مابرکت بده

چراکه ماوقت نکردیم دیروزازاوتشکرکنیم.

چی می شدکه دیگه شکوفاشدن گلی رانمی دیدیم

چراکه وقتی خدابارون فرستاده بودگله کردیم وشکرنکردیم.

چی می شداگه خداامروزبه حرف هامون گوش نمی کرد

چون دیروزبه دستوراتش خوب عمل نکردیم.

الهی ماهمه بیچاره ایم وتنهاتوچاره ای

وماهمه هیچ کاره ایم وتنهاتوکاره ای.

دربیشترعمرآرزویم این بودکه فقط درهمسایگی خداخانه کنم

امانرخ اخلاص بالابودوبضاعت من اندک

حالادرهمسایگی خداکوچه نشینم

فقط خداکندبه جرم سدمعبرسرازجهنم درنیاورم.

شب اگررنگ رخ ماه نبیندسخت است

لب تشنه اگرآب نبیندسخت است

ماهمه نوکروارباب توئی مهدی جان

نوکررخ ارباب نبیندسخت است

دریک بهار سبزخوشایندمی رسی

یک روزدراواخراسفندمی رسی

وقتی که دسته دسته کبوتربه اذن عشق

ازآسمان فرودبیایندمی رسی

قطعه ی گم شده ای ازپرپروازکم است

یازده بارشمردیم یکی بازکم است

این همه آب که جاریست نه اقیانوس است

عرق شرم زمین است که سربازکم است

زندگی بافتن یک قالی ست

نه همان نقش ونگارکه خودت می خواهی

نقشه رااوست که تعیین کرده

تودراین بین فقط می بافی

نقشه راخوب ببین

نکندآخرکارقالی زندگی ات رانخرند...........

((به نام یزدان پاک))

درتصویرهای حکاکی شده برسنگهای تخت جمشید

هیچکس عصبانی نیست.

هیچکس سواربراسب نیست.

هیچکس رادرحال تعظیم کردن نمی بینیم.

هیچ وقت برده داری درایران مرسوم نبوده.

دربین صدهاپیکرتراشیده شده.

یک تصویر برهنه وجودندارد.

این آداب اصیلمان است.

نجابت,صداقت,احترام,مهربانی وخوشرویی